امروزه بدلیل شتاب زیاد در افزایش حجم مطالبی که انسان ها برای یادگیری آنها دچار چالش اند، شعار(slogan) یادگیری" یاددادن نحوه ی یادگیری":learn how to learn، است، زیرا نمی توان همه چیز را در این دریای گسترده ی یادگیری به دیگران یاد داد. قبل از پرداختن به پدیده ی یادگیری و مفاهیم مرتبط با آن در ابتدا باید دانست فلسفه و نظریه چیست؟
تعریف فلسفه= مطالعه ی ماهیت و معنای کائنات و زندگی انسان. یک سری از باورها و یا نگرش ها نسبت به زندگی که هدایتگر رفتار فرد است(لغت نامه ی آکسفورد، 2005). فلسفه، چتر حاکم بر هر نظام آموزشی است. فلسفه، می تواند بیانگر دیدگاه( spectrum)های حاکم نسبت به نظام آموزشی، در هر جامعه باشد.
مکاتب فلسفی خردگرائیrationalism و تجربه گرائی empiricism، بترتیب خاستگاه نظریه های یادگیری رفتارگرایی و شناخت گرایی هستند.
تعریف نظریه= اطلاعات سازمان یافته درباره ی یک سری از مفاهیم مرتبط با وقوع پدیده ها در رشته ای خاص که بطورمداوم توسط انجام تحقیقات اعتبار و پایایی آن تائید می شود(جانسون. وبر، 2001).
ذسته بندی نظریه های یادگیری:
الف- رفتارگرایی
ب- شناخت گرایی
ج- اجتماعی
د- انسان گرایی
------------------------------
الف-نظریه های رفتارگرایی:
1- شرطی سازی کلاسیک/ رفتار پاسخ گر/ رفتاربازتابی. نظریه پرداز مطرح: پاولف
2- شرطی سازی رفتار غیرپاسخ گر/ رفتار غیربازتابی/ رفتار کنش گر. نظریه پرداز مطرح: اسکینر
3-مجاورت. نظریه پرداز مطرح:گاتری
4-پیوندگرایی. نظریه پرداز مطرح: ثروندایک.
ب- نظریه های شناخت گرایی:
1- Gestalt (چهار دانشمند آلمانی: ورتایمر، کهلر، کافگا و لوین)
واژه های کلیدی :واژه های کلیدی هر نظریه واژه های خاص آن می باشد. به ورتایمر، کهلر، کافگا، و لوین، گشتالتی ها می گویند.
Gestaltگشتالت= شکل/انگاره/ طرح
Insight بینش =قدرت ادراک افراد
در کشف روابط بین اشیا / پدیده ها.Intuition شهود= بینش ناگهانی
I2- معنی دار/ کلامی(آزوبل از نظریه پردازان این گروه است که ساخت شناختی را مطرح کرد.)
واژه ی کلیدی= ساخت شناختی
3- داده پردازی/ خبرپردازی
ج- اجتماعی: در سال های اخیر ، گروهی از روانشناسان(ماهونی، آرنکوف و باندورا) در فرض های بنیادی فوق تغییراتی ایجاد کرده و نهضتی را پایه گذاری کرده اند که با نام های رفتار گرائی شناختی و یادگیری اجتماعی شهرت یافته است.
واژه ی کلیدی: سرمشق گیری و یادگیری مشاهده ای و جبر دوجانبه
د- انسان گرایانه:آخرین گروه نظریه ها ی یادگیری انسان گرایانه Humanistic که مازلو از نظریه پردازان پیشرو است.
واژه ی کلیدی نیاز انسان است. انسان براساس نیازهای خود، مبادرت به یادگیری می کند. این نظریه می تواند، اساس این ایده باشد، که آموزش باید بیمار محور و متنی بر نیازهای تعیین شده توسط وی باشد.
نکته ای که می توان در ابتدای شروع مبحث به آن اشاره کرد وجود تفاوت ضمنی بین مفهوم آموزش و تدریس است. در آموزش که گاهی بصورت گسترده با پرورش نیز همراه می گردد و کلمه ی آموزش و پرورش در طیفی گسترده توسط دست اندرکاران و سیاست گذران آموزش در هر کشوری بکار می رود،در معنای خرد آن، نیازی به وجود آموزش دهنده، نیست و انسان می تواند self- education داشته باشد. در حالیکه در تدریس وجود آموزش دهنده و وجود ارتباط دو سویه/ کنش متقابل / interaction، الزامی است.
learning=یادگیری براساس فلسفه و نظریه ی خاص تعریف می شود.ارائه ی یک تعریف خاص و کامل ممکن نیست.
client=مشتری
مشتری خدمات پرستاران، می تواند انسان بالغ و غیر بالغ سالم، انسان بالغ و غیر بالغ بیمار، باشد.
در حیطه ی آموزش و یادگیری می توان به این مشتریان learner یا فراگیر(pupil=شاگرد)، گفت.
train= تعلیم دادن مهارت
شما می توانید با مراجعه به وبگاه
www.nursingstudent.blog.ir
معانی کلمات زیر را مطالعه کنید:
اصول مرتبط با تعلیم وتربیت کودکانpedagogy
اصول مرتبط با تعلیم وتربیت بزرگسالانandragogy
فراگیر خود موضوع یادگیری را تعیین می کند و خود می آموزدheutagogy
یادگیری مشارکتیpeerogogy
یادگیری مجازیcyberogogy
abstract thinkingتفکر انتزاعی یا غیرملموس
نکته: آن چیزی که به عنوان یکی از اعضای حرفاه ای تیم سلامت باید به انسانی دیگر یاددهیم، با محوریت انسان و بادرنظرگرفتن اولویت های وی در راستای برقراری، حفظ و ارتقای سلامتی است.